- ساز نواختن(چَ کَ دَ)
ساز زدن. زدن و نواختن یکی از آلات موسیقی:
سعادت به من روی بنمود باز
نوازندۀ ساز بنواخت ساز.
نظامی
سعادت به من روی بنمود باز
نوازندۀ ساز بنواخت ساز.
نظامی
معنی ساز نواختن - جستجوی لغت در جدول جو
- ساز نواختن
زدن و نواختن یکی از آلتهای موسیقی ساز زدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(تَ نِ شَ تَ)
لغت نامه دهخدا
نواختن تار و آلات موسیقی. زدن نغمه و نوا. آهنگ زدن. نواختن آهنگ. نواختن نغمۀ موسیقی:
ملک دل داده تا مطرب چه سازد
کدامین راه و دستان را نوازد.
نظامی.
و رجوع به راه درمعنی موسیقی و سرود و آواز شود
ملک دل داده تا مطرب چه سازد
کدامین راه و دستان را نوازد.
نظامی.
و رجوع به راه درمعنی موسیقی و سرود و آواز شود
